در جایی که آدم نتواند دوست بدارد، باید از مقابل آنجا گذشت. "نیچه"
یادمه بچه که بودم یه دیوار کوتاه بین خونه ما و خونه همسایمون بود ، آرزو داشتم قدم می رسید و می تونستم ان طرف دیوار رو ببینم. بزرگتر که شدم کله م به انتهای دیوار می رسید، خوشحا ل بودم که بعد مدتها کم کم دارم به آرزوم می رسم اما همون سال، همسایمون و بزرگترهای خونه تصمیم گرفتن دیوارو بلندتر کنند....
بالاخره یه روز از دیوار رفتم بالا که اون طرف دیوارو ببینم موفق شدم هرچند عاقبت خوشی نداشت...
الان هم عاشق بلندی، ارتفاع و کوه هستم، کوهنوردی رو خیلی دوست دارم ...
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۰/۰۳/۲۹ ساعت توسط آرزو احمدی
|
پناه بردن به طبیعت بکر